ما متولدین دهه 60، خیلی کاراکترهای تعریف پذیری نیستیم. بچه که بودیم پناهگاه بود، بزرگتر که شدیم بی پناهی! کلاس های مدرسه مان 40 و 50 نفره بود، موقع سربازی رفتنمان این قدر سرباز زیاد آمد که همان پابرهنه هایمان اگر خدمت می کردند کافی بود و بقیه می توانستند عوضش را نقداً بپردازند. وقت ازدواجمان، بحران اقتصادی شد و چون زمان پدر و مادر شدنمان رسید، بحران جمعیت و نیاز به زاد و ولد بیشتر.

دور نیست که وقت مردنمان، به بحران کمبود قبر گرفتار شویم...